همانطور که در پست قبلی در سایر مباحث مرتبط با کوچینگ کسب و کار بیان شد، کوچینگ فردی و شغلی در مورد هدایت اشخاص در زندگی شخصی و شغلی و کوچینگ تیمی در زمینه رهبری یک تیم است. کوچینگ سازمانی سطح پیچیده تری از کوچینگ فردی و تیمی است و به معنای هدایت یک مجموعۀ ساختاریافته و بزرگتر از تیم ها است که یک سازمان را تشکیل می دهند. به همین ترتیب اگر کوچینگ فردی یا کوچینگ زندگی راجع به مسائل شخصی و شغلی باشد و کوچینگ خانوادگی در مورد مسائل جمعی باشد که در میان اعضاء یک خانواده دیده می شوند، آنگاه کوچینگ سازمانی راجع به مسائل یک خانوادۀ گسترده، ساکنین یک آپارتمان یا یک جامعۀ بزرگتر مانند یک سازمان بزرگ خواهد بود. در این مطلب قصد داریم که شما را با مفهوم کوچینگ سازمانی و کاربردهای آن آشنا کنیم تا بتوانید از آن در سازمان خود استفاده کنید.
کوچینگ سازمانی راجع به هدایت یک سیستم رسمی بزرگ متشکل از زیرسیستم های ساختار یافته ای است که هر یک از این زیرسیستم ها نیز متشکل از افراد مختلف هستند. در حقیقت، اگر سازمان ها را به عنوان یک تیم بزرگ متشکل از تیم های کاری کوچک یا به عنوان یک فراتیم تعریف کنیم، کوچینگ سازمانی فرآیندی است که این مجموعه را هدایت می کند.
برای مثال، هدف یک سازمان ممکن است دو برابر شدن میزان فروش باشد و کوچ با برگزاری جلساتی با همه افراد سازمان از آن ها می خواهد که هر کدام وظیفه ای را برای رسیدن به این هدف بر عهده بگیرند. برای مثال، واحد فروش فرآیندهای بازاریابی را افزایش دهد و واحد تولید میزان تولید را افزایش دهد. پس از یک مدت مشخص، میزان انجام این کارها توسط هر واحد سنجیده می شود و نقاط ضعف و قوت مشخص می شود.
پنج نتیجه ای که می توانید از برنامه های کوچینگ سازمانی انتظار داشته باشید، به شرح ذیل هستند:
• پاسخگویی در قبال کارهای انجام شده و پیامدها و نتایج آن ها
• بهبود عملکرد و اخلاق افراد تیم ها و افزایش روحیه تعامل و همکاری بین آن ها
• حفظ و تشویق گروه ها و افراد برتر برای ارتقای بیشتر عملکرد آن ها
• افزایش دلبستگی شغلی و تعهد و سازندگی کارمندان
• تحکیم جایگاه افراد و القای حس مفیدبودن به تک تک آن ها